Web Analytics Made Easy - Statcounter

ادبیات تحریم امروزه در غرب آنچنان ریشه دوانده که اگر نگوییم بر ادبیات کهن داستانی آمریکا و اروپا پیشی گرفته پر بی راه نیست که بنویسیم شانه به شانه آن حرکت می‌کند.

گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو_ پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، آمریکا و اروپا خصوصا انگلیسی‌ها متوجه شدند که رسانه اعم از مکتوب و نوشتاری یا تصویری توانسته است در کنار صنایع غذایی مانند مک دونالد قدرتی آفندی را ایجاد کند که به مراتب کارسازتر و نتیجه بخش‌تر از سلاح اتمی پدافندی، اهداف غرب را تامین خواهد کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در تمام سالیانی که شوروی بر سر کار بود اندیشکده‌های مطالعاتی در واشنگتن و لندن متفق القول بودند که ابرقدرت غربی به رهبری ایالات متحده در صورت بروز جنگ نظامی با کمونیست‌های پیرو استالین مغلوب خواهند شد، چون توان نظامی مسکو حداقل در حوزه موشکی و هسته‌ای به نحو محسوسی بیشتر از آمریکا و متحدانش در ناتو بود ولی در دست مقامات آمریکا و بریتانیا سلاحی وجود داشت که شوروی را از پا درآورد، سلاحی به اسم رسانه.

بمباران شبانه روزی خبری مسکو توسط نیویورک تایمز، وال استریت ژورنال، فیگارو، تایمز، گاردین، بی بی سی، سی ان ان و واشینگتن پست عملا مجال پاسخگویی به رسانه‌های ضعیف دولتی روس‌ها را نمی‌داد آنچنان که غرب توانسته بود در ذهن افکار عمومی مردم شوروی چنان مدینه فاضله‌ای از خویش ترسیم کند که آرزوی اکثر روس‌ها زندگی در آن کشور‌ها شود در عین حال در نزد افکار عمومی ملت‌های خارج از پیمان ورشو، شوروی را همان غول چراغ جادوی قصه‌ها ترسیم کردند. حکومتی مخوف، بی رحم، خونریز، سرکش از مقررات بین المللی و دیکتاتور و فاسد؛ و در واقع غرب توانست با حربه رسانه و اقتصاد شاخ ابرقدرت شرق جهان را بشکند و منجر به فروپاشی شوروی شد. اما از این حربه نتوانست علیه جمهوری خلق چین استفاده کند، چون چینی‌ها که به خوبی صحنه نبرد رسانه‌ای غرب با شوروی را رصد می‌کردند اول در حوزه رسانه سرمایه گذاری هنگفتی را صورت دادند تا خوراک لازم خبری را به مردم خود و کشور‌های همجوار شرق آسیا ارائه کنند و در وهله دوم راه‌های نفوذ ارتباطی رسانه‌های غربی در اقصی نقاط چین را بستند و همینطور در عرصه رسانه‌های نوین پا به پای غربی‌ها پیشرفت کردند. از همه مهمتر در حوزه اقتصاد به جای دوری از غرب وارد یک تعامل اقتصادی باورناکردنی با آمریکا، اروپا و انگلستان شدند به نوعی که هر اقدام اقتصادی غرب علیه چین در حکم خودزنی اقتصادی علیه خودشان محسوب شود. بنابراین غربی‌ها به جای وقت صرف کردن روی جنگ رسانه‌ای ترکیبی با چین به سراغ کشور‌هایی رفتند که می‌شد از آن طریق رژیم‌های مدنظرشان را ساقط کنند. عراق، افغانستان و لیبی سه کشوری بودند که با همان شیوه کهنه در شوروی زیر بمباران شبانه روزی رسانه‌ای قرار گرفتند و از آنجا که آن سه کشور رسانه‌های تاثیرگذار داخلی که توانایی جریان سازی خبری در ابعاد بین المللی را نداشتند در این جنگ کاملا شکست خوردند درست مانند شوروی و هنگامی که غربی‌ها توانستند آن رژیم‌ها را نزد افکار عمومی خودشان منفور کنند.

در گام بعدی به سراغ استفاده از گزینه نظامی رفتند و در نمای نزدیک پیروز هم شدند ولی در افقی بلند مدت دیدند که افکار عمومی همان کشور‌هایی که غرب را منجی خویش می‌دند تا با حمله نظامی آنان از شر طالبان و صدام و قزافی خلاص شوند به مرور علیه خود غربی‌ها در حال شوریدن هستند. به طوری که آمریکایی‌ها پس از بیست سال مجبور به ترک خاک عراق و افغانستان شدند و همینجا بود که در تحلیل و واکاوی چنین شکست دردآوری رسیدند به یک نام: «رسانه‌های برون مرزی صداوسیما» در واقع غربی‌ها به خوبی متوجه شدند که ایران هرچند نتوانسته مانند چین در عرصه اقتصاد ریش غربی‌ها را به ریش خودش گره بزند و نیز در بستن منافذ رسانه‌ای داخلی هم ناکام بوده ولی به خوبی توانسته از طریق رسانه‌های برون مرزی خویش در منطقه خاورمیانه، آسیای مرکزی و حتی آمریکای لاتین، راوی روایتی متفاوت باشد و تا حدود بسیار زیادی هم موفق به ایجاد شبکه قدرتمند جریان ساز نزد ملت‌های هدف، شده است. در راس این هرم «پرس تی وی» قرار دارد.

بنابراین طبیعی بود که غربی‌ها خیلی زود به سراغ خاموش کردن صدای پرس تی وی از طریق تحریم بروند. ابتدا انگلیسی‌ها با حربه آفکام، بعد آمریکایی‌ها با توسل به قطع آنتن پرس تی وی توسط ماهواره‌های سرویس دهنده و حالا هم اتحادیه اروپا با تحریم کامل پرس تی وی وارد میدان شده اند.

بنابراین به جای استفاده از واژگان اگزجره، چون استاندارد دوگانه غرب در آزادی بیان و امثالهم اتفاقا می‌نویسم که غرب باید هم پرس تی وی را تحریم کند، چون در جنگ رسانه‌ای برون مرزی علیه ایران از پرس تی وی چنان ضربات دردناک دریافت کرده که هرگز در مخیله اش نمی‌گنجید.

منبع: خبرگزاری دانشجو

کلیدواژه: شبکه پرس تی وی تحریم پرس تی وی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران شبکه های برون مرزی افکار عمومی پرس تی رسانه ای غربی ها کشور ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۰۰۰۱۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

برنامه‌های آمریکا و اروپا برای نفوذ در قفقاز

آمریکا و اتحادیه اروپا مشتاقند جمهوری آذربایجان را تحت‌فشار بگذارند. هدف اصلی تغییر وضعیت ژئوپلیتیک موجود در قفقاز جنوبی، محدود کردن اراده ژئوپلیتیکی مسکو است که در فرآیندهای منطقه‌ای تعیین‌کننده است. - اخبار بین الملل -

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، الچین خالدبیلی روزنامه‌نگار ینی مساوات با نگارش یادداشتی با عنوان «کاخ سفید گامبیت(ابرمرد خیالی آمریکایی) قفقاز را آغاز کرد اما باکو به آن پایان داد» می‌نویسد: به نظر می‌رسد که آمریکا و غرب مصمم به توسعه بیشتر برای نفوذ در قفقاز جنوبی هستند. در هر صورت اخیراً پیام‌های محافل سیاسی غرب در خصوص این منطقه به وضوح محتوای تقابلی شدیدی با باکو و مسکو دارد. بنابراین محافل سیاسی غربی سعی دارند روسیه را به عنوان منبع اصلی تنش نظامی-سیاسی در قفقاز جنوبی معرفی کنند. آن‌ها از این ادعاها برای استدلال در مورد اهمیت حذف قفقاز جنوبی از حوزه نفوذ روسیه استفاده می‌کنند.

همچنین باید توجه داشت که این ادعاهای آمریکا و غرب برای شرایط فعلی تا حدودی اغراق‌آمیز است. حداقل به این دلیل که اخیراً آمریکا و غرب عامل محرک افزایش تنش نظامی-سیاسی در این منطقه بوده‌اند، نه روسیه. در هر صورت، نتایج ژئوپلیتیک کنفرانس مشترک بین آمریکا، اتحادیه اروپا و ارمنستان در بروکسل به تدریج خود را نشان داده و این را می‌توان تحریک بروکسل با هدف تأثیرگذاری مستقیم بر جهت‌گیری فرآیندهای ژئوپلیتیک منطقه‌ای دانست.

نکته این است که تحریک بروکسل در درجه اول تلاشی برای مداخله در وضعیت ژئوپلیتیکی در قفقاز جنوبی است. زیرا آمریکا و اتحادیه اروپا در تلاش هستند تا در این منطقه بر روی ارمنستان مانورهای ژئوپلیتیکی انجام دهند.

ارمنستان به عنوان کشوری که متحمل شکست نظامی در جنگ دوم قره‌باغ شد، به یک سد ضعیف در منطقه تبدیل شده است. از این رو، آمریکا و اتحادیه اروپا به قصد تقویت مجدد ارمنستان تلاش می‌کنند این کشور را که پایگاه نظامی- سیاسی خود در منطقه می‌دانند، بار دیگر به یک عامل ژئوپلیتیک تبدیل کنند و بیشتر اقدامات انجام شده پس از تحریک بروکسل در راستای همین هدف است.

اول از همه، آمریکا و اتحادیه اروپا مشتاق‌اند جمهوری آذربایجان را تحت‌فشار بگذارند و از بازی خارج کنند. هدف اصلی تغییر وضعیت ژئوپلیتیک موجود در قفقاز جنوبی، محدود کردن اراده ژئوپلیتیکی مسکو است که در فرآیندهای منطقه‌ای تعیین‌کننده است. با ایجاد شرایط جدید منطقه‌ای، تلاش شد تا مواضع منطقه‌ای ارمنستان تقویت و به پایگاهی مؤثر تبدیل شود. این بدان معنا بود که یک تهدید واقعی برای منافع ملی آذربایجان و روسیه در حال ظهور است.

البته جمهوری آذربایجان نمی‌توانست ناظر این طرح‌های آمریکا و اتحادیه اروپا بماند. بنابراین، باکو ابتدا به تحریک بروکسل واکنش تندی نشان داد و سپس اعلام کرد که اجازه دخالت در قفقاز جنوبی را نخواهد داد. بعدها محافل رسمی آذربایجان با انجام مانورهای سیاسی از جمله اتحاد با روسیه، تأثیرات تحریک آمریکا و اتحادیه اروپا را تقریباً خنثی کردند و با آن، در واقع، سناریوهای جدید غرب در قفقاز جنوبی مسدود شد و شکست خورد.

در واقع باکو پیام روشنی داد که می‌تواند روابط متقابل با کرملین را بیشتر توسعه دهد. بنابراین جمهوری آذربایجان دارای پتانسیل ژئوپلیتیکی گسترده‌ای برای مشارکت استراتژیک با روسیه است. به ویژه، در حال حاضر یک آشتی نسبتاً جدی بین منافع آذربایجان و روسیه در قفقاز جنوبی وجود دارد. کرملین در تلاش است از مواضع روسیه در منطقه که هدف آمریکا و غرب است محافظت کند. باکو مصمم است مانع از تلاش آمریکا و اتحادیه اروپا برای مداخله در قفقاز جنوبی با دور زدن آذربایجان از طریق ارمنستان شود. از این نظر مشکل اصلی مشترک جمهوری آذربایجان و روسیه در منطقه تقریباً مشابه است.

بنابراین تفاهم تاریخی میان باکو و کرملین در آستانه سفر الهام علی‌اف رئیس‌جمهور آذربایجان به مسکو کافی است تا بسیاری از کشورهای غربی را ناامید کند. بدین ترتیب، رهبری سیاسی هر دو کشور موفق شدند خیلی زودتر از موعد بر سر خروج نیروهای حافظ صلح روسیه از خاک آذربایجان به توافق برسند. اما آمریکا و غرب امیدوار بودند که همین موضوع منجر به درگیری جمهوری آذربایجان و روسیه شود و ناکامی در این امر به ناچار منجر به اختلال در برنامه‌های تغییر وضعیت منطقه شد.

جالب است که محافل سیاسی غرب، به ویژه آمریکا، هر چند دیر متوجه شدند که اشتباهات کاملاً جدی در قفقاز جنوبی صورت گرفته است. بنابراین به نظر می‌رسد آمریکا که قصد دارد جمهوری آذربایجان را در فرآیندهای منطقه‌ای مشترک با اتحادیه اروپا و ارمنستان به پس‌زمینه بکشاند، با مانورهای انعطاف‌پذیر باکو درمانده شده است. در هر صورت، این واقعیت که آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا مجبور شد برای گفتگو در مورد وضعیت قفقاز جنوبی، تلفنی با رئیس‌جمهور الهام علی‌اف تماس بگیرد، نکاتی را آشکار کرد.

نکته این است که کاخ سفید قبلاً درک کرده که دستیابی به اهداف ژئوپلیتیکی در قفقاز جنوبی با دور زدن جمهوری آذربایجان از طریق ارمنستان امکان‌پذیر نخواهد بود. اگر کاخ سفید دریچه‌ای برای همکاری ژئوپلیتیکی با باکو باز نگه ندارد، تردیدی وجود ندارد که باکو از بستن «درب منطقه» به روی غرب دریغ نخواهد کرد و این ممکن است راه را برای شکست بعدی سیاست غرب در قفقاز جنوبی هموار کند.

ظاهراً «گامبیت قفقاز جنوبی» که توسط تحرکات آمریکا و اتحادیه اروپا آغاز شد، با شکست مواجه شد، اگرچه ارمنستان در «وضعیت قربانی اصلی» باقی ماند، اما در واقع دستان آمریکا و اتحادیه اروپا برای آن خالی ماندند. از این منظر، می‌توان در نظر گرفت که اگرچه کاخ سفید «گامبیت قفقاز» را آغاز کرد، اما دقیقاً باکو بود که با موفقیت به آن پایان داد و در نتیجه، این ارمنستان بود که بازنده اصلی باقی ماند.

به موازات همه اینها، سفر الهام علی‌اف رئیس‌جمهور آذربایجان به مسکو با نتایج موفقیت‌آمیزی به پایان رسید و وضعیت نسبتاً بدی را برای سناریوهای غربی در قفقاز ایجاد کرد. زیرا رهبران جمهوری آذربایجان و روسیه توانستند روشن کنند که هیچ تناقضی بین دو کشور وجود ندارد و علاوه بر این، بیانیه مسکو در مورد فعالیت اتحاد دو کشور در پیش‌زمینه قرار گرفت. در چنین شرایطی، تردیدی وجود ندارد که نقشه‌های غرب در قفقاز جنوبی در معرض خطر بزرگی قرار دارد.

عدم تمایل جمهوری آذربایجان به روند ادغام در اروپاعلی‌اف: فعالیت مرکز نظارت مشترک روسیه و ترکیه به پایان رسیدعلی‌اف: آذربایجان هرگز به اوکراین سلاح نمی‌دهد

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • بورل و امیرعبداللهیان برای کاهش تنش‌ها در منطقه گفتگو کردند
  • جزئیات تماس تلفنی بورل و امیرعبداللهیان
  • گفت‌وگو بورل و امیرعبداللهیان برای کاهش تنش‌ها در منطقه
  • کاهش تنش‌ها در منطقه محور تماس تلفنی بورل و امیرعبداللهیان
  • فشار آمریکا و متحدانش به امارات برای جلوگیری از دور زدن تحریم‌های روسیه
  • فعال سیاسی اصلاح طلب: تحولات جهانی به سود ایران است
  • تحولات جهانی به سود ایران است
  • هدف آمریکا از خرید ۸۱ فروند جنگنده روسی از قزاقستان چیست؟
  • برنامه‌های آمریکا و اروپا برای نفوذ در قفقاز
  • روسیه: با اعمال تحریم‌های احتمالی اروپا گاز گران‌تر می‌شود